همشهریآنلاین ـ سارا کلهر: چند سالی است با نزدیک شدن به عید نوروز بحث خریدن یا نخریدن ماهی قرمز و همینطور کاشتن سبزه عید داغ میشود. در این ایام، برخی از دوستداران طبیعت و فعالان محیط زیست مطالبی منتشر میکنند مبنی بر اینکه ماهی قرمز نخرید و سبزه عید نکارید. آنها با بیان اینکه با کاشتن سبزه برای سفره هفتسین مقدار زیادی از غلات مثل گندم، جو و... هدر میرود و همچنین در پایان عید با رها کردن این سبزهها در آبها به محیط زیست آسیب میرسد به مردم توصیه میکنند از کاشتن سبزه خودداری کنند. همچنین آنها میگویند خرید ماهی قرمز هم به محیط زیست آسیب میرساند؛ چراکه این ماهیها بومی کشور ما نیستند و گونه مهاجم به شمار میروند.
در اینکه وجود ماهی قرمز سر سفره هفتسین جزو رسوم و سنتهای ایرانی نیست و درواقع فرهنگی وارداتی به شمار میرود شکی نیست، اما سوال اینجاست که آیا کاشتن سبزه و خرید ماهی قرمز تا این حد که گفته میشود باعث به خطر افتادن محیط زیست میشود یا خیر آن هم در روزگاری که محیط زیست ایران معضلات و مشکلات بغرنجی مواجه است که هر کدام فاجعهای محیطزیستی به شمار میروند.
در این باره با محمدرضا محبوبفر، کارشناس و پژوهشگر حوزه بحرانهای محیطی و عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید:
در سالهای اخیر برخی از فعالان محیط زیست این مسئله را مطرح میکنند که خریدن ماهی قرمز برای سفره هفتسین و بعد رها کردن آن در آبها باعث آسیب به طبیعت میشود، این مسئله واقعا به اندازهای که مطرح میشود خطرناک است؟
اصلا در رسم و رسومات نوروزی و به ویژه سفره هفتسین چیزی به اسم ماهی قرمز یا هر جانور دیگری وجود نداشته و این یک فرهنگ وارداتی است که از کشورهای دیگر ازجمله چین وارد فرهنگ ایرانیها شده است. در صورتی که ماهی قرمز در تنگ بلور اصلا مناسبتی ندارد و حتی حرف اولش هم با سین شروع نمیشود. در سالهای اخیر مردم علاوه بر ماهی قرمز، مار، مار آبی، لاکپشت، سمندر یا گونههای دیگر خزندگان را میخرند و در شیشه میاندازند و سر سفره هفتسین میگذارند.
اما اینکه میگویید اینها برای محیط زیست ضرر دارند باید بگویم خیر. الان مشکلات محیط زیستی در کشور اینقدر زیاد است و ببینید کار چقدر بالا گرفته جاده چالوس به دلیل رانش زمین بسته میشود. حالا اینکه هر سال مردم ۵۰ میلیون ماهی قرمز میخرند و سر سفره هفتسین میگذارند و بعد یا این ماهی خودش تلف میشود یا در استخرهای پارکها، برکهها یا رودخانهها رها میکنند.
ماهیهای قرمز ۳ اکوسیستم عوض میکنند؛ از محلی که پرورش پیدا میکنند به دست مصرفکننده میرسند و اگر زنده بمانند، مصرفکننده آنها را در اکوسیستم سوم رها میکند. تغییر ۳ اکوسیستم برای ماهیها خیلی گران تمام میشود و بسیاری از آنها در اکوسیستم سوم تلف میشوند یعنی حتی اگر در اکوسیستم دوم هم که به دست مصرفکننده میرسند از بین نروند، در اکوسیستم سوم تلف میشوند. اگر تعدادی از این ماهیها زنده بمانند معمولا وزنشان به حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ گرم میرسد و اگر شرایط مساعد باشد و اینها به مرحله تخمریزی برسند، اصلا تخمهایشان باز نمیشود و از بین میروند از این رو برای محیطهای آبی مناطق شهری یا غیرشهری خطر عمدهای محسوب نمیشوند.
پس این همه هیاهوی فعالان و مسئولان محیط زیست برای چیست؟
توصیه میکنم عزیزانی که در حوزه محیط زیست یا در حوزه بیماریهای مشترک انسان و حیوان در این زمینه خیلی دلواپس هستند روی موضوعات حیاتیتر و مهمتر متمرکز شوند. در حوزه بیماریهای مختلف مثل طاعون نشخوارکنندگان که در حال حاضر محیط زیست را درو میکند و از بین میبرد کار کنند یا سراغ آنفلوآنزای پرندگان بروند یا به مسئله مسمومیت پرندگان در آشوراده بپردازند.
تنها بحث محیط زیستیای که در مورد ماهی قرمز باید مطرح کنیم از منظر حیوانآزاری است. اینکه حیوانی را پرورش بدهیم و برای رسم و رسوماتی که اصلا در فرهنگ باستانی ما وجود نداشته است، این حیوان را وارد تنگ بلور کنیم و بعد هم تلف بشود و از بین برود.
از طرف دیگر برخی در موضوع ماهی قرمز بحث برخی بیماریهای مشترک بین انسان و دام را مطرح میکنند که حتی این هم چندان اهمیتی ندارد. فقط افرادی که با ماهی قرمز یا آبی که ماهی در آن نگهداری میشود سروکار دارند بعضا دچار حساسیتهای پوستی، تهوع، استفراغ یا اسهال میشوند که اگر دوری کنند از ماهی قرمز اینها برطرف میشود.
به طور کلی میخواهم بگویم ماهی قرمز برای محیط زیست معضل آنچنانی نیست. همانطور که گفتم اصلا وجود ماهی قرمز در سفره هفتسین ریشه تاریخی ندارد و درواقع جزء فرهنگ ایران باستان نیست و از آنجا که حیوانآزاری به شمار میرود و ممکن است باعت بیماری یا ناراحتیهای جسمی پیشگفته برای کسانی شود که زیاد با این گونه سروکار دارند به همین دلیل به مردم توصیه میکنیم ماهی قرمز نخرند.
در سالهای اخیر مسئله بغرنجتری رخ داده است که بهتر است فعالان و مسئولان محیط زیست برای حل آن چارهاندیشی کنند. در سفره هفتسین معضلی مهمتر از ماهی قرمز داریم و آن هم وجود جانوران عجیب و غریب است که چند سالی است وارد سفره هفتسین برخی از مردم شده و آسیبی که محیط زیست ما را تهدید میکند بیشتر از این نظر است. متاسفانه برخی از مردم برای اینکه دیده بشوند و خودنمایی کنند وانمود میکنند به نگهداری از خزندگانی مثل مار، لاکپشت، سمندر و... علاقهمندند.
مردم چطور به این حیوانات دسترسی پیدا میکنند؟
قاچاقچیان حیات وحش این جانوران را صید میکنند و به مناطق شهری میآورند و میفروشند. این حیوانات هم در مناطق غیربومی به فروش میرسند و وقتی بعدا در طبیعت رها میشوند حیات گونههای بومی منطقه را به خطر میاندازند و از این طریق مشکل محیط زیستی به وجود میآید. از طرف دیگر مردم بهاشتباه این جانوران را میخرند و سر سفره هفتسین میآورند و برای خودنمایی با این جانوران عکس میگیرند.
مردم باید بدانند این کار مصداق بارز حیوانآزاری است. مردم اگر واقعا به نگهداری از جانوران علاقهمندند و دلشان در گرو حیات وحش است و دلشان برای این جانداران میسوزد و ادعا میکنند باید از این گونهها نگهداری کنند و با خرید این جانوران آنها را از دست قاچاقچیان نجات دهند این راهش نیست، بلکه باید به ادارات کل حفاظت محیط زیست در استانها بروند تا آنها راهنماییشان کنند به محیطهای طبیعی بروند، نذری برای طبیعت بکنند یا برای حیوانات آب و غذایی فراهم کنند. درواقع باید علاقه خودشان را به حیات وحش از این طریق نشان دهند.
از طرف سازمان حفاظت محیط زیست و دستگاههای ذیربط برای جلوگیری از قاچاق این جانوران اقدامی انجام نمیشود؟
سازمان حفاظت محیط زیست به ادارات کل استانها اعلام کرده است باید بر بازارهای حیات وحش در شهرهای مختلف نظارت کنند. این نظارتها انجام میشود اما متاسفانه تاثیر چندانی نداشته است و بعضا هم اگر قاچاقچیان را بازداشت کنند در نهایت آزاد میشوند.
پس تمایل مردم برای قرار دادن سمندر لرستانی سر سفره هفتسین دلیل انقراض این گونه جانوری است یا دلایل دیگری هم دارد؟
بله دقیقا. این حیوان بیشتر در تیررس رسم و رسومات نوروزی است یعنی بیشترین تقاضا برای سمندر آبی در همین ایام نزدیک عید نوروز است. چون اسم این حیوان با «سین» شروع میشود برای سفره هفتسین بیشترین تقاضا را دارد. چند سالی است مردم با این استدلال که حرف اول ماهی قرمز «سین» نیست به خرید سمندر رو آوردهاند. این خزنده را میخرند و محل و آشیانهای در خانه برایش درست میکنند و آزارش میدهند با این هدف که برای خودنمایی کردن با آن عکس بیندازند یا وقتی مهمان به خانههایشان میرود مثلا پُز بدهند چنین جانوری را در خانه دارند. همین مسئله منجر به به خطر افتادن این گونه خاص شده است و واقعا جای نگرانی دارد.
به جز ایام عید و خرید این جانوران و گذاشتن آنها سر سفره هفتسین، در ایام دیگر سال هم مردم به دنبال خرید حیوانات عجیب هستند؟
الان با توجه به نزدیک بودن عید نوروز بازار خزندگان خیلی رونق دارد، ولی در ماههای اردیبهشت و خرداد و با ورود به فصل تابستان اگر بازارهای خرید و فروش حیوانات و جانوران را در تهران، گلستان، مازندران، اصفهان و... بررسی کنید، میبینید خرس، کروکودیل، ببر، روباه و پلنگ هم در این بازارها خرید و فروش میشود. درواقع تقاضا برای خرید این گونه جانداران مناسبتی است یعنی خزندگان در نزدیکی ایام عید خواهان دارند چون میخواهند اینها را جایگزین ماهی قرمز کنند و حیواناتی مثل خرس، کروکودیل و... را برای سرگرمی در تابستان و گذراندن اوقات فراغتشان میخرند و این حیوانات را در باغها و ویلاهایشان میبرند با این هدف که با این حیوانات خوش بگذرانند و تفریح کنند و عکس بگیرند و در شبکههای اجتماعی نمایش بدهند و فخر بفروشند. مردم باید بدانند این کار فقط حیوانآزاری و تهدید حیات وحش است و هیچ ثمر دیگری ندارد.
بسیاری از مردم به ویژه در سنین پایین که شور و شوق و احساسات جوانی دارند به حیوانات خیلی علاقه پیدا کردهاند در بررسیها و تحقیقاتی که انجام دادیم به موارد بیشماری برخوردیم که اعضای خانواده میگویند ما بدون حیواناتمان نمیتوانیم زندگی کنیم. من فکر میکنم این یک فرصت است و ما باید از آن استفاده کنیم برای حفظ حیات وحش و حفظ محیط زیست. البته نه به این صورت که قاچاقچی به مناطقی برود که زادگاه اصلی این حیوانات است و آنها را به صورت غیرمجاز شکار کند و در محیطهای شهری بفروشد و عدهای هم به بهانه علاقهمند بودن به حیوانات، این جانداران زبانبسته را محیط به محیط کنند و باعث رنجش و آزار آنها شوند.
اما به نظر میرسد این علاقهمندی بیشتر به ضرر حیوانات است، شما چطور میگویید فرصت است؟
ببینید منظورم این است مردم طبیعتگرا و مدافع حیات وحش شدهاند پس باید از این فرصت به نفع محیط زیست استفاده کنیم. برای این کار باید به آحاد جامعه آگاهیرسانی و اطلاعرسانی کنیم. باید آموزش بدهیم اگر به حیوانات علاقهمندند نباید آنها را از محیط زندگیشان خارج کنند و به اکوسیستم دیگری بیاورند. مردم باید بدانند این حمایت از حیوانات و حفظ حیات وحش نیست. در حال حاضر و با توجه به علاقه و استقبال مردم از طبیعت باید اکوتوریسم یعنی گردشگری مسئولانه یا همان گردشگری آموزشی را ترویج کنیم و در قالب تورهای تفریحی و گردشگری این پتانسیل مردم را به سمت محیطهای طبیعی هدایت کنیم. مردم در این روش میتوانند حیوانات را تیمارداری کنند، از نزدیک حیوانات را ببینند البته این کار را باید سازمان حفاظت محیط زیست انجام دهد و به صورت هدایتشده و علمی باشد تا کمی از دردهای محیط زیست و حیات وحش کشور کاسته شود.
علاقهمندی مردم به حیوانات و طبیعت که در سالهای اخیر در مردم بیشتر از قبل شده است سرمایه اجتماعی به شمار میرود و در همه دولتها در دنیا به دنبال این سرمایه اجتماعی هستند. باز هم تاکید میکنم این مردم که پای کار محیط زیست هستند سرمایه اجتماعی به شمار میروند و ما باید به مثابه فرصت به آن نگاه کنیم.
آیا کاشتن سبزه برای عید و بعد رها کردن آن در رودخانهها یا طبیعت آسیبزاست؟
نه به طور کلی آسیبی برای محیط زیست محسوب نمیشود و اتفاقا کار خوبی است. مردم دانهها را برای سفره هفتسین سبز میکنند و به نشانه سبزی و تازگی سال جدید سر سفره هفتسین میگذارند و این کار پسندیده و خوبی است که در فرهنگ ایران باستان هم وجود داشته است. مردم روز سیزدهم فروردین که به دامن طبیعت میروند این سبزهها را در مسیرشان در نهرها، رودخانهها یا آبهای سطحی که خروشان و جاریاند، میاندازند. وقتی این سبزه وارد آب جاری میشود به حرکت درمیآید و در نهایت به موانعی برخورد میکند و در حالت ایستا باقی میماند و حیوانات میتوانند از این سبزهها تغذیه کنند و از طرف دیگر ریشه این سبزهها میتواند وارد خاک شود و باعث سرسبزی شود.
مشکلی که در مورد سبزه عید وجود دارد این است که مردم این سبزهها را در محیط زیست مثلا در فضای سبز، پارک، جادهها، کنار استخر یا برکههای رها کنند که آب جاری ندارند. در این صورت این سبزهها چون زباله تر و فسادپذیر به شمار میروند در محیط زیست پخش میشوند و آسیبزا هستند.
اما این نقد وجود دارد که اگر هر خانواده بخواهد مقدار کمی از غلاتی مثل گندم، جو و... را برای سبزه عید استفاده کند در مجموع حجم زیادی از غلات از بین میرود و این درست نیست.
من معتقدم سبزهانداختن هم باید هدفمند باشد. اتفاقی که در سالهای اخیر افتاده و جزو بدعتهای خوب و پسندیده است این است که مردم برای سبزه عید به جای استفاده از دانههای غلات، تخم سبزی خوردن مثل تخم ریحان، شاهی، جعفری یا سایر سبزیها را میکارند به این ترتیب هم برای سبزه سفره هفتسین از این سبزهها استفاده میکنند و هم اینکه پس از پایان مراسم نوروز خانوار از این سبزیها مصرف میکنند که رویکرد بسیار پسندیدهای است. یا اگر ماش، عدس، گندم یا جو را هم سبز میکنند بعد از نوروز به محیط مناسبتر و بزرگتری مثل باغچه منتقل میکنند و نهایتا اینها رشد میکنند و محصول میدهد و خانواده میتواند از این محصولات استفاده کنند. این اتفاقی است که در این دو سه سال اخیر رخ داده و بدینترتیب ما غلات را از دست نمیدهیم.
بنابراین برای اینکه هم مردم بتوانند به مناسبت عید نوروز رسم و رسومات را به جا بیاورند و از این طریق لذت ببرند و هم اینکه به محیط زسیت آسیبی وارد نشود توصیه میکنم اگر امکان پرورش غلات را ندارند یا دانههای سبزی خوردن بکارند که بعد از رشد بتوانند آنها را مصرف کنند یا اگر این امکان را هم ندارند از دانههایی استفاده کنند که ارزش غذایی ندارند به این ترتیب حجم زیادی از غلات را از دست نمیدهیم و درواقع اسراف نمیشود. از طرف دیگر همانطور که گفتم، بعد از پایان عید مردم سبزهها را در آبهای جاری رها کنند و اگر این امکان را ندارند هرگز سبزهها را در محیط زیست پخش نکنند، بلکه داخل زبالهها بگذارند تا ماموران شهرداری آنها را مثل باقی زبالهها دفع کنند.
نظر شما